مرقد منور علیبنموسیالرّضا(علیهالصّلاةوالسّلام) منبع برکات بیشماری است و بخصوص برای من یکی از برکات بزرگ الهی محسوب میشود.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی ۱۳۷۰/۰۱/۲۹
اولین باری که رهبر انقلاب به زیارت کربلا رفتهاند در سال ۱۳۲۵شمسی در ۷ سالگی بوده:
پدرم میخواست برود مکه. بنا بود ما را ببرد عتبات، بگذارد، خودش برود مکه و برگردد. [اما] نتوانست گذرنامهاش را درست کند. گذرنامه عتبات را هم نتوانست بگیرد. شبهای سختی گذراندیم. در بصره گمان میکردیم که دیگر تقریبا از خطر جسته[ایم]. منزل یکی از علمای آنجا وارد شدیم. یکی دو روز آنجا ماندیم. بعد بلیت گرفتند. رفتیم نجف. چند ماهی نجف بودیم. کربلا بودیم. کاظمین و سامرا بودیم.»
آخرین دیدار
سفر دیگر ایشان به عتبات عالیات در حدود ۱۸سالگی انجامگرفته است. در سال ۱۳۳۶، حدود ۵۸ سال پیش، به همراه مادر و برادر و تعدادی از بستگان برای دیدار با خویشاوندانی که ساکن نجف بودهاند عازم عراق میشوند. در شهر نجف در درس علما و مدرسان حوزه علمیه نجف حضور مییابند ولی به خواست پدر پس از حدود دوماه به مشهد بازمیگردند.
محرم سال ۱۳۴۷ بار دیگر ایشان قصد زیارت کربلا میکند. اداره گذرنامه درخواست او را به ساواک فرستاد و برای صدور گذرنامه از آن سازمان استعلام کرد. پاسخ دادهشده بسیار طبیعی بود: مشارالیه. از هر فرصتی برای تحریک مردم استفاده مینماید و پایبند به هیچ اصول و همچنین تعهدات خود نمیباشد. در صورت تصویب با عزیمت وی به عراق مخالفت شود.» و شد. این ممنوعیت خروج از کشور تا زمان پیروزی انقلاب باقی بود.
پس از پیروزی انقلاب نیز تاکنون فرصتی برای زیارت کربلای معلا برای ایشان فراهم نشده است.
منبع: کتاب شرح اسم
مردى از امام صادق (ع) اندرزى درخواست نمود! آن حضرت به او فرمودند:
1- اگر خداى تعالى روزى را به عهده گرفته است غصه خوردنت براى چيست؟!
2- اگر روزى تقسيم شده است، حرص و آز براى چيست؟!
3- و اگر سنجش (در قيامت) حق است، پس ثروت اندوزى براى چيست؟!
4- و اگر عوض دادن خداى تعالى حق است، پس بخل ورزيدن براى چيست؟!
5- و اگر كيفر الهى آتش دوزخ است، پس گناه براى چيست؟!
6- و اگر مرگ حق است، پس شادمانى براى چيست؟!
7- و اگر (كارنامه) اعمال بر خدا عرضه مى شود، پس فريب براى چيست؟!
8- و اگر گذر كردن بر صراط حق است، پس خودپسندى براى چيست؟!
9- و اگر تمام چيزها به قضا و قدر است، پس اندوه براى چيست؟!
10- و اگر دنيا ناپايدار است، پس اعتماد و آرامش به آن براى چيست؟!
----------------------------------
منبع: خصال صدوق ، ج 2، ص 450.
حضرت آیت الله ای با اشاره به اقدامات خبیثانه امریکا برای تغییر محاسبات و تسلیم شدن مسئولان» و نیز فاصله گرفتن مردم از نظام» افزودند: گزینه قطعی ملت ایران در مواجهه با دشمن، مقاومت در همه زمینه هاست، چرا که مذاکره با دولت کنونی امریکا سمّ مضاعف است، البته جنگی نخواهد شد بلکه برخورد، برخورد اراده هاست و در این زمینه، اراده ملت ایران و نظام اسلامی قویتر از دشمن است و به فضل الهی این بار هم پیروز خواهیم شد.
در این تصویر فرزند رهبرمعظم انقلاب بدون هیچ تشریفاتی در جلسه اولیاء دانش آموزان مدرسه فرزندش شرکت کرده و انتهای سالن مانند دیگر والدین دانش آموزان نشسته است.
گفتنی است؛ رهبر انقلاب ۶ فرزند دارند؛ دو فرزند دختر با نامهای بشری و هدی و چهار فرزند پسر با نامهای سید مصطفی, سید مجتبی, سیدمسعود و سیدمیثم ای.
در ادامه میتوانید تصویر مذکور از حجتالاسلام سیدمجتبی ای را مشاهده کنید.
روایاتی که متعرض محل زندگی امام مهدی(عج) در عصر غیبت شدهاند، دو دستهاند. دستهای به مکانهایی خاص اشاره کرده و دستهای دیگر مکان آن حضرت را نامعلوم دانستهاند. برخی از این دو دسته روایت بدین قرارند:
1. روایاتی که از مکانی خاص یاد کردهاند
الف) مدینه: از امام باقر و امام صادق (ع) چنین روایت شده است:لا بدّ لصاحب هذا الأمر من غیبة و لا بدّ فی غیبته من عزلة و نعم المنزل طیبة؛صاحب این امر ناگریز غیبتی خواهد داشت و ناگریز در غیبتش کنارهگیری خواهد داشت و طیبه، منزل خوبی است.
امام صادق(عج) فرمود: برای صاحب این امر دو غیبت خواهد بود؛ یکی از آن دو، طولانی خواهد بود تا آنجا که برخی میگویند مُرد و تعدادی میگویند کشته شد.
ب) کوه رضوی: عبدالاعلی مولی آل سام میگوید: همراه امام صادق(عج) از منزل خارج شدم. چون به روحاء رسیدیم، آن حضرت گردن کشید و به کوه آن منطقه نگاه کرد و به من فرمود: این کوه را میبینی؟ به آن رضوی میگویند. از کوههای فارس بود که ما را دوست داشت. پس خداوند او را به سوی ما منتقل کرد. همانا در آن، هر درخت میوهداری است و آنجا محل امن خوبی برای شخص ترسان است ـ این جمله را دوبار تکرار فرمود ـ همانا برای صاحب این امر در آن دو غیبت خواهد بود؛ یکی، کوتاه و دیگری، طولانی»
ج) ناحیه ذیطوی: امام باقر(عج) فرمود: ی لصاحب هذا الأمر غیبة فی بعض هذه الشّعاب.» ثمّ أوما بیده إلی ناحیة ذی طوی؛ برای صاحب این امر در این نواحی غیبتی خواهد بود.» سپس با دست به منطقه ذیطوی اشاره کردند.
2. روایاتی که مکان حضرت را نامعلوم معرفی کردهاند
الف) امام صادق(عج) فرمود: برای صاحب این امر دو غیبت خواهد بود؛ یکی از آن دو، طولانی خواهد بود تا آنجا که برخی میگویند مُرد و تعدادی میگویند کشته شد و بعضی میگویند رفت و بر اعتقاد به او از میان اصحابش جز تعداد اندکی باقی نخواهد ماند و بر جایگاهش هیچکس از دوست و بیگانه آگاهی نمییابد، مگر خدمتگزاری که به کارهای او میرسد.
ب) از آن حضرت در حدیث دیگری چنین نقل شده است:برای قائم دو غیبت خواهد بود؛ یکی، کوتاه و دیگری، طولانی. در غیبت اول، از مکان او جز شیعیان مخصوصش خبر ندارند و در غیبت دیگر، جز دوستان مخصوصش از مکان او مطلع نیستند.*
منبع: تبیان
آیت الله مظاهری در تبیین امامت امام زمان(عج) به نقل داستانی پرداخته است که در پی می آید:
یکی از علمای بزرگ، در زمان قدیم در تخت فولاد خدمت امام زمانارواحنافداه» رسیده بود و از آن حضرت درخواست علم اکسیر»کرده بود.
در حالی که یاد گرفتن علوم غریبه حرام است و گفت و شنود و تعلیم و تعلّمش نیز حرام است. آن حضرت به او فرموده بودند: علوم غریبه به تو چه ربطی دارد؟ من به جای آن ختمی به تو یاد میدهم که بهتر از اکسیر است. بعد فرموده بودند: به پنج تن و امام زمانارواحنافداه»توسّل پیدا کن و در توسّلهایت بگو: یا محمّد یا علی یا فاطمه یا حسن یا حسین، یا صاحب امان ادرکنی و لا تهلکنی».
آن عالم نقل میکند: وقتی حضرت فرمودند:ادرکنی»، به ذهنم خطور کرد که باید بفرمایند:ادری»، یعنی برای درخواست کمک از پنج نور مقدّس، باید فعل جمع به کار ببریم، پس چرا ایشان فعل مفرد به کار برده و میفرمایند: ادرکنی و لاتهلکنی»؟! وقتی چنین تصوّری کردم، امام زمانارواحنافداه» تبسّم کردند و فرمودند: همین است که گفتم. برای اینکه واسطه فیض این عالم، فعلاً من هستم.
یعنی اگر در زمان حاضر توسّلی به پیغمبراکرمص»یا سایر حضرات معصومینع»بشود، فیض الهی به واسطه وجود مقدّس امام زمانارواحنافداه»به بندگان میرسد: بِکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ یَکْشِفُ الضُّر»
از همه به خصوص جوانان تقاضا دارم که با این ختم، به امام زمان متوسّل شوید و این ختم را زیاد بخوانید. همه افراد، حتی کسانی که سواد و تحصیلات کافی ندارند هم میتوانند این ختم را بخوانند و به پنج تن آل عبا و امام زمان متوسّل شوند: یا محمّد، یا علی، یا فاطمه، یا حسن، یا حسین، یا صاحب امان أدرکنی و لا تهلکنی». این ختم، علاوه بر آنکه آسان است، برای رفع هر حاجتی خوب، مؤثر و مجرّب میباشد.
منبع : خبرگزاری مهر
بمناسبت ماه شعبان و میلاد حضرت حجت ابن الحسن العسکری علیه السلام ، تفاوت مسلمان و مومن را بررسی نمائیم:
1- خداوند متعال در قرآن ، برخی از مسلمانان را شایسته مقام ایمان ندانسته اند ، نام مسلمان را مناسب آنان معرفی نموده و می فرمایند:
قالت الاعراب ءامنا قل لم تومنو ا ولکن قولوا اسلمنا
اعراب مدعی ایمان شدند،ای پیامبر به آنان بگو که لیاقت ایمان ندارید ، ولی بگویید که ما اسلام آوردیم .
پس بین مسلمان و مومن تفاوت است . این تفاوت در کجاست ؟ مومن چه اعتقادی دارد که مسلمان ندارد ؟
2- تفاوت ایمان و اسلام ، غیر از اعتقاد قلبی و عمل به مبانی دینی ، در اعتقاد به اصل مهم ولایت اهل البیت (ص) نهفته است . مومن کسی است که به جانشینان پیامبر اکرم (ص) ، از امیر المومنین علی علیه السلام گرفته تا حضرت مهدی (عج) به همگی آنان معتقد بوده ، آنان را جانشینان پیامبر و حجج الهی بدانند کسی که این اعتقاد را ندارد ، شایسته لقب مومن نیست.
فردی از امام صادق (ص) درباره فرق اسلام و ایمان پرسید . امام صادق (ص) فرمودند:
اسلام همان اعتقاد آشکاری است که مردم بر آن هستند . یعنی گواهی به توحید خداوند متعال و نبوت پیامبر اکرم و بر پا داشتن نماز و پرداخت زکات و انجام حج و روزه ماه رمضان ، این اسلام است .
ولی ایمان عبارت است از اعتقاد به امامت اهل البیت (ص) همراه با مبانی قبل (توحید و نبوت و.) ، پس اگر فرد به اسلام اقرار نمود و ولایت اهل بیت را نشناخت ، مسلمان گمراه است (مومن نخواهد بود).
3- در روایتی دیگر ، ایمان را اینگونه توصیف فرموده اند :
لا ی العبد مومنا حتی یعرف الله و رسوله و الائمة کلهم و امام زمانه و یرد الیه و یسلم له
هیچ کس مومن نخواهد بود مگر این که خدا و پیامبرش و همه ی امامان را بشناسد به معرفت امام زمانش نائل آید و مسائل را به او ارجاع دهد و تسلیم فرمان امام زمانش باشد .
4- فردی از امیرالمومنین علی (ع) در باره ی حد اقل ایمان پرسید ، امام در پاسخ فرمودند:
حد اقل ایمان آن است که خدای بزرگ ، خود را به انسان بشناساند ، پس انسان به اطاعت خدا اقرار کند ، سپس خدا پیغمبرش را بشناساند و انسان به نبوت و دریافت تعالیم دین اقرار کند . (آنگاه خدا ) حجت خود بر خلق و گواه بر خلق را به انسان معرفی نماید و انسان به فرمانبرداری آن اقرار نماید . و حداقل گمراهی آن است که انسان حجت خدا در زمین و گواه خدا بر خلق را که خداوند به اطاعت او امر نموده و ولایت اورا واجب کرده است نشناسد.
5- امام کاظم علیه السلام به نقل از رسول خدا (ص) می فرمایند :
من احب ان یلقی الله عز و جل و قد کمل ایمانه و حسن اسلامه فلیتوال الحجه بن الحسن المنتظر صلوات الله علیه
کسی که می خواهد خدا را در حالی ملاقات کند که ایمان اوکامل و اسلام او نیکو باشد پس بولایت حجة بن الحسن که همه در انتظار اویند معتقد شود .
به همین جهت در زیارت امام زمان (عج) خطاب به آن حضرت می گوییم :
السلام علیک یا باب الله الذی لایوتی الا منه ، السلام علیک یا سبیل الله الذی من سلک غیره هلک
سلام بر تو ای دروازه (دین) خدا که جز از طریق نمی توان (به سوی خدا ) آمد سلام بر تو ای راه خدا که هرکس غیر آن را رود ، هلاک می گردد.
6- پس اعتقاد به ولایت ائمه اطهار (ع) و در زمان حاضر ، ایمان به امامت و ولایت حضرت مهدی (عج) لازمه ی ایمان هر مومنی است که بدون آن ، کسی به جرگه ایمان وارد نمی گردد.
درباره این سایت